سخن سردبیر: طبقهبندی موضوعی دقیق، پیشنیاز رتبهبندی صحیح مجلات و عدالت علمی | ||
پژوهش نامه علم سنجی | ||
سخن سردبیر، دوره 8، (شماره 2، پاییز وزمستان) - شماره پیاپی 16، مهر 1401، صفحه 1-2 اصل مقاله (795.75 K) | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22070/rsci.2022.3945 | ||
نویسنده | ||
عبدالرضا نوروزی چاکلی* | ||
سردبیر پژوهشنامه علمسنجی، دوفصلنامه علمی دانشگاه شاهد و استاد گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شاهد. | ||
چکیده | ||
ارزیابی، اعتبارسنجی و رتبهبندی صحیح مجلات علمی، از مهمترین گامهایی است که میتواند عملکرد واقعی مجلات را تحت تأثیر قرار دهد؛ زیرا مجلاتی که در جایگاههای برتر قرار میگیرند، همواره از شانس بیشتری برای دریافت امتیازها و فرصتهای بهتر برخوردار میشوند. افزایش شانس دریافت مقالات باکیفیتتر از نویسندگان برجستهتر و در پی آن قرارگیری در کانون توجهات حوزۀ تخصصی و فراهم شدن زمینههای بهتر برای حرکت در مرکز تأثیرگذاری بر جریان جهانی دانش تخصصی، از جمله مزیتهایی است که یک مجله در نتیجۀ قرارگیری در جایگاههای برتر کسب میکند. با وجود این، نحوۀ عملکرد پایگاههای استنادی رتبهبندیکنندۀ مجلات نظیر JCR، Scimago و PJCR از اهمیت خاصی برخوردار است و به همان اندازه که عملکرد صحیح این پایگاهها میتواند به رتبهبندی درست مجلات منجر شود، عملکرد ناصحیح آنها میتواند به اعتبارسنجی و رتبهبندی غیرواقعی و نادرست مجلهها بیانجامد. در این میان، طبقهبندی موضوعی که پایگاهها برای مجلات در نظر میگیرند بهدلیل اینکه به جایگاه مجلات معنا میبخشد، یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر اعتبارسنجی و رتبهبندی صحیح آنها محسوب میشود و برای نشان دادن جایگاه واقعی مجلات تخصصی، از اهمیت بسزایی برخوردار است. از آنجایی که بسیاری از شاخصهای ارزیابی مجلات نظیر IF، SJR، Q و مانند آن، رتبه مجلات تحت پوشش پایگاه را تحت تأثیر حوزۀ موضوعی مربوط به آن مجله و در مقایسه با سایر مجلاتی که در آن حوزۀ موضوعی قرار گرفتهاند تعیین میکنند، اهمیت طبقهبندی موضوعی که پایگاه برای مجلات در نظر میگیرد بیش از پیش قابل درک خواهد بود. چه بسا با طبقهبندی موضوعی ناصحیحِ مجلات توسط پایگاههایی مانند JCR، Scimago و PJCR و قرار دادن مجلات فوقتخصصی، تخصصی و نیمهتخصصی یک حوزه در کنار یکدیگر، رتبه برخی از مجلات فوقتخصصی ارزشمند که حتی سالها به عنوان مجلات Q1 و هستۀ حوزۀ موضوعی خود نیز معرفی شدهاند، با تزلزل و خطر تنزل روبرو شده باشد؛ چرا که بهطور طبیعی بهدلیل محدودتر بودن تعداد مخاطبان مجلات فوقتخصصی هر گروه موضوعی، آنها نسبت به مجلات تخصصی و نیمهتخصصی حاضر در همان گروه موضوعی از شانس کمتری برای دریافت استناد برخوردار خواهند بود و چنانچه رتبهبندی مجلات حاضر در هر گروه موضوعی بدون توجه به زمینههای موضوعی فوقتخصصی، تخصصی و نیمهتخصصی مجلات و صرفاً بر مبنای میزان استنادهای دریافتی آنها صورت پذیرد، نمیتوان انتظار داشت که پیامهای قابل اتکا و صحیحی را در خصوص جایگاه واقعی مجلات به جامعه علمی منتقل کند و بیتردید با عدالت علمی نیز فاصلههای بسیار خواهد داشت. به عنوان مثالی از این دست، میتوان به طبقهبندی موضوعی LIS در پایگاه JCR اشاره کرد که در طی سالهای اخیر با افزودن تعداد قابل توجهی از مجلات حوزۀ مدیریت به گروه موضوعی LIS، عرصه رقابت را برای مجلاتی که بر لایههای تخصصی و فوقتخصصی این حوزه نظیر علمسنجی، سازماندهی اطلاعات و مانند آن تمرکز دارند تنگ کرده و شانس دریافت استناد را برای مجلات فوقتخصصی این حوزه کاهش داده است. روشن است که حوزۀ مدیریت برای حوزۀ LIS حوزهای نیمهتخصصی محسوب میشود و مقالات این دسته از مجلات برای طیف وسیعی از مخاطبان و پژوهشگران از داخل و خارج از LIS، از جمله برای حوزههای مدیریت، مهندسی و مانند آن نیز مطرح و قابل استناد است. از طرفی، هیچگاه مجلات کاملاً تخصصی و فوقتخصصی به لحاظ تعداد مخاطبان و تعداد استنادهای دریافتی با مجلات نیمهتخصصی قابل مقایسه نبوده و از توان رقابتی با این مجلات برخوردار نخواهند بود و مقایسه و رتبهبندی آنها در کنار یکدیگر و در زیر یک گروه موضوعی، نتایجی به دور از عدالت علمی بهدست خواهد داد. به عنوان نمونه، در پایگاه JCR میتوان به مجلات فوقتخصصی و وزین Scientometrics و Journal of Informetrics اشاره کرد که در میدان رقابت با طیف وسیعی از مجلات نیمهتخصصی حاضر در گروه LIS جا مانده و در سالهای اخیر بهتدریج از Q1 به Q2 تنزل پیدا کردهاند. همین انتقاد در سطحی به مراتب وسیعتر به پایگاه PJCR در ISC نیز وارد است و مجلات فوقتخصصی بسیاری در این پایگاه وجود دارند که با توجه به کلاننگری طبقهبندی موضوعی، به لحاظ Q تنزل یافته و بهتدریج به رتبههای پائینتر منتقل شدهاند که انتظار میرود با اصلاح نظام طبقهبندی موضوعی مجلات در آن پایگاه، ارزیابی مجلات با لحاظ کردن لایههای تخصصی و فوقتخصصی مجلات صورت پذیرد. ازسویی دیگر، انتظار میرود این پایگاه با برقراری لینک میان آمارهای استنادی و رکوردهای استناد شده مجلات تحت پوشش خود، شفافیت نتایجی که برای ارزیابی مجلات ارائه میدهد را ارتقاء بخشد و مجلات را بهسوی کسب اطلاعات دقیقتر رهنمون سازد. به عنوان نمونه، برای یک مجلۀ حوزه علم اطلاعات و دانششناسی مطلوب خواهد بود که بداند چه میزان از استنادهای دریافتی، از مجلات حاضر در موضوع سطح کلان (مثلاً علوم انسانی و علوم اجتماعی)، چه میزان از استنادها از مجلات حاضر در موضوع سطح میانی (مثلاً کتابداری، آرشیو و نسخهپژوهی) و چه میزان از استنادها از مجلات حاضر در موضوع سطح خُرد (علوم کتابداری و اطلاعرسانی) بوده است؟ با وجود این، به نظر میرسد هماکنون Q تخصیص یافته به مجلات، با اتکا به کل استنادهای دریافتی از مجلات حاضر در PJCR، اعم از مجلات حاضر در سطح موضوعی کلان، میانی و خُرد محاسبه و تعیین شده باشد. در این صورت، از آنجاکه مجلات فوقتخصصی هر حوزه به لحاظ تعداد مخاطبان به هیچ عنوان با مجلات نیمهتخصصی حوزۀ خود قابل مقایسه نیستند، نتایج ارزیابی مجلات عرضه شده توسط این پایگاه بدون لحاظ کردن ملاحظات تخصصیِ مورد تأکید در علمسنجی، منعکسکنندۀ جایگاه واقعی و صحیح مجلات فوقتخصصی نخواهد بود. به این ترتیب آنچه بیش از پیش جای تأمل دارد این است که آیا ارزیابی و رتبهبندی مجلات در قالب گروههای موضوعی ناصحیح میتواند با عدالت علمی همسو باشد و جایگاه و کیفیت واقعی مجلات را به نمایش بگذارد؟ و آیا نباید برای حرکت در مسیر عدالت علمی، بجای تکیه بر گروههای موضوعی کلان که حجم قابل توجهی از مجلات نامتوازن را در خود جای میدهد، رتبهبندیها و اعتبارسنجیهای استنادی مجلات را به گروههای موضوعی خُرد که بیانگر زمینه موضوعی اصلی و واقعی مجله است متکی کرد؟ | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 627 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 484 |