سخن سردبیر : تسلط بر مقررات و اسناد بالادستی: کلید موفقیت متخصصان علمسنجی در نظام علمی | ||
| پژوهش نامه علم سنجی | ||
| سخن سردبیر، دوره 11، (شماره 1، بهار و تابستان ) - شماره پیاپی 21، فروردین 1404، صفحه 1-2 اصل مقاله (481.65 K) | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22070/rsci.2025.4712 | ||
| نویسنده | ||
| عبدالرضا نوروزی چاکلی* | ||
| سردبیر پژوهشنامه علمسنجی، دوفصلنامه علمی دانشگاه شاهد و استاد گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شاهد، تهران، ایران. | ||
| چکیده | ||
| سیاستگذاران و برنامهریزان عرصههای علم، فناوری و نوآوری به منظور پیادهسازی سیاستها و برنامههای خود برای ارتقاء نظام علمی و جایگاه دانشگاهها و مؤسسات علمی، همواره از قوانین و مقررات به عنوان یک اهرم استفاده میکنند و مقررات را تحت تأثیر سیاستهای خود تنظیم میکنند. از طرفی، امروزه بهرهگیری از دانش تخصصی علمسنجی در بسیاری از گامهای سیاستگذاری و برنامهریزی علم، فناوری، نوآوری و آموزش عالی، از جمله در تنظیم و اجرای مقررات مربوطه، به یکی از مهمترین ملزومات این عرصه تبدیل شده است. از این رو، شناخت جزئیات اسناد بالادستی، آئین نامههای اجرایی و قوانین و مقررات حاکم بر نظام علمی، فناوری، نوآوری و آموزش عالی، یکی از مهمترین ملزومات موفقیت و نفوذ علمی متخصصان علمسنجی در پشتیبانی از سیاستگذاری و برنامهریزی علم و فناوری محسوب میشود. به بیانی دیگر، به همان اندازه که لازم است متخصص علمسنجی بر دانش تخصصی علمسنجی تسلط داشته و و از شناخت و توانایی لازم برای بکارگیری پایگاههای استنادی و تخصصی، مصورسازی و تحلیل دادهها، توسعه سنجهها و شاخصهای گوناگون سنجش و ارزیابی برخوردار باشد، باید بر مفاد اسناد بالادستی و قوانین و مقررات جاری حاکم بر نظام علم، فناوری و نوآوری در سطح خرد و کلان تسلط و اشراف داشته باشد. در این صورت است که متخصص علمسنجی میتواند با مشارکت در تدوین، روزآمدسازی و همچنین اجرای قوانین و مقررات مربوط، بر سیاستها و برنامههای این عرصه تأثیر بگذارد و به عنوان عنصری تأثیرگذار و کارساز، همواره نفوذ علمی و عملی مؤثر خود را در سازمانهای علمی، فناوری و آموزش عالی اعتلا بخشد. از جمله این اسناد بالادستی و آئین نامهها که هر کدام به نوعی سیاست های علم و فناوری را در سطوح خرد و کلان در بر دارند و جهتگیری علم، فناوری، نوآوری و متعاقب آن مسیر نظام آموزش عالی کشور را تعیین میکنند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: - نقشه جامع علمی کشور، - برنامههای توسعه کشور، بویژه برنامه هفتم توسعه، - سیاستهای کلی علم و فناوری، - سیاستها و آئین نامههای آمایش آموزش عالی، - آئیننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی، - آئیننامه استخدامی اعضای هیئت علمی، - مقررات ترفیع و رکود علمی، - مقررات پایه تشویقی اعضای هیئت علمی، - مقررات پژوهانه، - آئیننامه ارزیابی کمیسیون نشریات علمی، - آئیننامه سرآمدان آموزشی، - آئیننامه سرآمدان پژوهشی، - آئیننامه فرصت های مطالعاتی، - دستورالعمل جهش علمی، - و بسیاری از اسناد بالادستی و مقررات مشابه. این اسناد به همراه بسیاری از سیاستها و مقررات بالادستی، نقش حیاتی علمسنجی را در پیشرفت علم، فناوری، نوآوری و آموزش عالی برجسته میکند. متخصصان علمسنجی با استفاده از تخصص خود میتوانند از اجرای موثر این سیاستها اطمینان حاصل کنند و از این طریق به رشد و توسعه چشمانداز علمی و آموزشی کمک کنند. روشن است که هماکنون با بیش از یک دهه فعالیت و حضور علمسنجی در عرصههای علم، فناوری، نوآوری و آموزش عالی، انتظار ذینفعان این است که متخصصان این حوزه با توجه به تسلط و اشرافی که بر حوزههای تخصصی علمسنجی و همچنین بر جزئیات قوانین و مقررات یاد شده دارند، بتوانند در جهتدهی صحیحتر سیاستها و برنامههای علم و فناوری نقشی محوری ایفا کنند. در این راه، متخصصان علمسنجی با بهرهگیری از نگاه ارزیابانه، باید ضمن شناخت کافی از جزئیات این مقررات و اسناد بالادستی، همواره در عمق آن غوطهور باشند. همچنین، آنها باید قادر باشند حتی در موارد لازم این آئین نامهها را مورد نقد و بررسی قرار دهند و با توجه به شناخت نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای (SWOT) پیش رویی که در عرصههای علم و فناوری وجود دارد، بر محتوای این اسناد بالادستی و مقررات مستخرج از آن تأثیری مثبت بگذارند. این رویکرد فعال، متخصصان علمسنجی را قادر میسازد بیش از پیش در محافل سیاستگذاری و برنامهریزی علم، فناوری و نوآوری نقشآفرینی کنند و در عین حال بر نظام آموزش عالی تأثیر بگذارند. با وجود این، در این زمینه مسائلی قابل تأمل وجود دارد که اندیشیدن و پاسخگویی به آنها میتواند راهگشا باشد: - در برنامههای قبلی و جدید دوره کارشناسی ارشد علمسنجی، تا چه میزان بر لزوم تقویت توانمندی دانشآموختگان در زمینه شناخت و درک اسناد بالادستی و همچنین قوانین و مقررات علمی و پژوهشی جاری کشور توجه شده است؟ - اعضای هیئت علمی و مدرسان علمسنجی در زمینه ارتقاء تخصص و دانش خود در این زمینه چقدر پیشرفت داشتهاند و تا چه میزان برای توانمندسازی خود در این عرصه گام برداشتهاند؟ - در طی بیش از یک دهه فعالیت علمسنجی در عرصه آموزش عالی کشور، متخصصان این حوزه تا چه میزان توانستهاند با بخشهای مدیریتی و اجرایی مرتبط تعامل داشته باشند و بر سیاستها و مقررات نظام علم، فناوری و نوآوری و همچنین آموزش عالی کشور تأثیر بگذارند؟ - برای تسهیلگری تعامل و همکاری بین متخصصان علمسنجی و سیاستگذاران عرصههای علم، فناوری و نوآوری، چه سازوکارهایی قابل تعریف است؟ - چگونه میتوان نقاط قوت و ضعف مقررات موجود را با استفاده از رویکرد علمسنجی و به صورت نظاممند مورد ارزیابی قرار داد، به طوری که چشماندازی مفید از مسیر پیشرفتهای آینده در اختیار قرار گیرد؟ - متخصصان علمسنجی چگونه میتوانند در رسیدگی به چالشهای نوظهور علم، فناوری، نوآوری و آموزش عالی ایفای نقش کنند؟ - و چگونه میتوان تاثیر سیاستهای علمسنجی را در طول زمان مورد سنجش و ارزیابی قرار داد و بهبود بخشید؟ این مسائل و پرسشها نه تنها متضمن نقش فزاینده متخصصان علمسنجی است، بلکه مشارکت مؤثر آنها در توسعه پایدار و معنادار نظام علم، فناوری، نوآوری و همچنین آموزش عالی را تضمین میکند. | ||
| مراجع | ||
|
| ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 740 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 446 |
||
