سخن سردبیر:رتبهبندی دانشگاهها، از آرمان تا واقعیت | ||
| پژوهش نامه علم سنجی | ||
| سخن سردبیر، دوره 7، (شماره 2، پاییز وزمستان) - شماره پیاپی 14، مهر 1400، صفحه 1-2 اصل مقاله (829.4 K) | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22070/RSCI.2021.3327 | ||
| نویسنده | ||
| عبدالرضا نوروزی چاکلی* | ||
| سردبیر پژوهشنامه علمسنجی، دوفصلنامه علمی دانشگاه شاهد و دانشیار گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شاهد. | ||
| چکیده | ||
| پیشتر در سخن سردبیر شماره 13 نشریه، در خصوص رتبهبندی دانشگاهها این مسائل مطرح شده بود که «آیا بهراستی دانشگاهی که رتبه نخست را در رتبهبندیها و سطحبندیهای کلان موجود کسب میکند، در تمامی رشتهها و زمینههای علمی و فناوری، برترین است»؟، و در این صورت، «آیا میتوان اطمینان داشت که چنین دانشگاهی، از توانمندیها و شایستگیهای لازم برای مشارکت در تمامی زمینهها و حوزههای تخصصی علم و فناوری برخوردار است»؟ پس از بحث در این خصوص، سرانجام تأکید شد که فرایندها و شاخصهای نظامهای رتبهبندی موجود در صورتی میتوانند کاراتر و اثربخشتر عمل کنند که رتبهبندی دانشگاهها را بهطور همزمان در دو سطح خُرد و کلان در دستور کار خود قرار دهند؛ بطوریکه در رویکرد خُرد بر اساس دیدگاهی موضوعمحور، رتبهبندی گروههای آموزشی/ پژوهشی دانشگاهها در دستور کار قرار گیرد و رتبه هر گروه تخصصی دانشگاهی نسبت به رتبۀ گروههای تخصصی مشابه در سایر دانشگاهها مشخص شود. سپس بر اساس رویکرد کلان، رتبه کلی هر دانشگاه بر مبنای رتبۀ متوسط مجموع گروههای تخصصی هر دانشگاه تعیین شود. با وجود این، هماکنون این سؤال مهم مطرح است که حتی در صورت در پیش گرفتن رویکردهای خُرد و کلان توسط نظامهای رتبهبندی و پذیرش اهمیت بی چون و چرای رتبههای برتر در نظامهای رتبهبندی، «آیا صحیح است قوانینی وضع شود که تمرکز و جهتگیری فعالیتهای اعضای هیئت علمی و دانشجویان را به مسیر ارتقاء رتبه بینالمللی دانشگاه سوق دهد»؟ اگر صحیح است، «این قوانین و مقررات باید دارای چه ویژگیها و مشخصههایی باشند»؟ و اگر صحیح نیست، «پس چگونه میتوان انتظار داشت که دانشگاهها در این نظامهای رتبهبندی بینالمللی حائز رتبه برتر شوند و از مزیتهای انکارناپذیر آن بهره ببرند»؟ اگرچه پاسخگویی به این مسائل مجال بیشتری را میطلبد، اما در اینجا میتوان بصورت خلاصه به چند نکته اشاره کرد: ۱. رویکرد خُرد در رتبهبندی، امکان انجام ارزیابیهای دقیقتر را فراهم میآورد و از بروز خطاهای ناشی از رویکرد کلان که صرفاً به ارائه رتبه کلی دانشگاهها بسنده میکنند، جلوگیری میکند. گاهی برخی از نظامهای آموزش عالی، پیش از اندیشیدن به اهداف واقعی و فلسفۀ وجودی نظامهای رتبهبندی، با شتابزدگی بر وضع قوانینی تمرکز میکنند که دانشجویان و اعضای هیئت علمی را ملزم کند به هر نحو ممکن، انتشار مقاله در نشریات بینالمللی را در دستور کار خود قرار دهند. این دست شتابزدگیها در مواردی باعث میشود ویژگیهای بنیادین این نظامهای رتبهبندی نادیده انگاشته شود و متعاقب آن، نظام آموزش عالی از شناسایی گروههای تخصصی توانمند دانشگاهی بازایستد و به بیراهه رود. بنابراین، در پیش گرفتن رویکرد خُرد در رتبهبندی، خود میتواند در تبیین بهتر و دقیقتر واقعیتهای موجود، به عنوان یک ابزار مؤثر عمل کند. ۲. واقعیت این است که با وجود حائز اهمیت بودن رتبه برای دانشگاه، اگر قوانین و مقرراتی وضع شود که فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دانشجویان و پژوهشگران را بصورت تکبُعدی، یکجانبه و ناهماهنگ با برنامه و مسیر راه دانشگاه تحت تأثیر قرار دهد، نه تنها ممکن است نتایج مطلوبی حاصل نشود، بلکه میتواند دانشگاه را از مسیر کیفیت و هدف اصلی خود منحرف سازد و جامعه علمی را با حجم عظیمی از شبهپژوهشها مواجه کند. پیشتر در یادداشتهای هفته پژوهش سالهای 1393 و 1394 در خبرگزاری ایران آنلاین و همچنین در سخن سردبیر شماره 6 پژوهشنامه علمسنجی در خصوص شبهپژوهشها و عوامل مؤثر بر رشد آن تأکید شده بود که پدیده شبهپژوهشها عمدتاً بر مبنای نیازهای زودگذر و ضرورتهای شغلی یا تحصیلی که گاهی آئیننامهها و دستورالعملهای موجود در نظام آموزش عالی به آن دامن میزنند، بروز پیدا میکند. بنابراین، قوانین و مقرراتی که در این راه وضع میشود، باید شرایط لازم برای انجام یک پژوهش باکیفیت را در نظر داشته و با واقعیتهای موجود در این خصوص همراستا باشد. ۳. اگرچه کسب رتبههای برجسته در نظامهای رتبهبندی، مستلزم کسب امتیازهای برتر در طیف وسیعی از شاخصهای آموزشی، پژوهشی و نظایر آن است، اما این نباید به قیمت نادیده گرفته شدن اثربخشی فعالیتها در دانشگاه تمام شود و دانشگاه را به سوی وضع قوانینی سوق دهد که صرفاً افزایش کمّی بروندادهای علمی را ولو بصورت بیهدف، در حوزههای موضوعی پراکنده و بدون برخورداری از کیفیت لازم دنبال میکند. بنابراین، ضروری است دانشگاهها ضمن حفظ اثربخشی فعالیتها، در مسیر کسب رتبههای برتر نیز با اقتدار حرکت کند. به این منظور، هر دانشگاه باید همواره مأموریتها و محورهای موضوعی خاص خود را با توجه به نیازهای کشور و تحولات روز بینالمللی ترسیم کند و اعضای هیئت علمی و دانشجویان را به حرکت در آن مسیر سوق دهد. در این صورت، ضمن جلوگیری از پراکندهکاری، اثربخشی و کیفیت فعالیتها حفظ میشود و امکان کسب رتبههای برتر نیز برای دانشگاه فراهم میآید. ۴. نکته قابل ملاحظه دیگر، توجه به پیوند ناگسستنی میان آموزش و پژوهش است؛ بطوری که نمیتوان با کماهمیت انگاشتن کیفیت آموزش، انتظار داشت کیفیت پژوهش تقویت شود. آموزش و پژوهش همواره لازم و ملزوم یکدیگرند و عوامل بسیاری وجود دارند که بطور مستقیم بر هر دوی آنها تأثیر میگذارند. جذب دانشجو و اعضای هیئت علمی باکیفیت و کارآمد، پشتیبانی مناسب از فعالیتهای پژوهشی و آموزشی هدفمند، جلوگیری از افزایش بیرویه تعداد مراکز آموزش عالی ضعیف و ناکارآمد، ایجاد دسترسی الکترونیکی مناسب به منابع علمی معتبر، آموزش سواد اطلاعاتی و موارد بسیاری از این قبیل، همگی از جمله عواملی محسوب میشوند که میتوانند بر آموزش و پژوهش اثر بگذارند و متعاقب آن، بطور مستقیم رتبه دانشگاه را تحت تأثیر قرار دهند. روشن است که چنانچه شناسایی و تأمین این نوع عوامل مورد توجه قرار گیرند، ارتباط میان رتبه کسب شده و توان علمی دانشگاهها به طرز معنیداری به یکدیگر نزدیک خواهد شد. در این صورت میتوان انتظار داشت که دانشگاههای توانمندتر، برای کسب رتبههای برتر بینالمللی از شانس بیشتری برخوردار شوند؛ چرا که این عوامل دانشگاهها را بسوی باکیفیتتر ساختن آموزش و پژوهش رهنمون خواهند ساخت. | ||
| مراجع | ||
|
| ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 818 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 716 |
||
